
حضرت سکینه سلام الله علیها
زنان عاشورایی حضرت سکینه سلام الله علیها اهانت يزيد به پدرش را که شنیده بود، فریاد زده بود:ای يزيد! از کشتن پدرم خوشحال نباش. او
زنان عاشورایی حضرت سکینه سلام الله علیها اهانت يزيد به پدرش را که شنیده بود، فریاد زده بود:ای يزيد! از کشتن پدرم خوشحال نباش. او
علي اکبر علیه السلام او شبیه ترین مردم به پیامبر بود. چه در دلنشینی چهره و چه در نرمی رفتار. در راه کربلا به پدر
علي اصغر علیه السلام حسین قنداق را روی دست گرفت و گفت: اگر با من دشمنی دارید، این نوزاد که گناهی مرتکب نشده است! آیا
زینب کبری سلام الله عليها هنوز داغ نزدیکانش بر دلش سنگینی می کرد که رو به يزيد فریاد زد: من در کربلا به جز زیبایی
مسلم بن عقیل تمام شهر از بالای دارالعماره پیدا بود. صدای همهمه ی تماشاچی ها از پایین به گوش می رسید و باد موهای سر
جون بن حوی وقتی برای رفتن به میدان اجازه خواست و حسین درخواستش را رد کرد، خیلی دلش شکست. پیش خودش فکر کرد لابد حسین
قیس بن مسهر صیداوی وقتی وارد کوفه شد، آخرین نامه حسین را دست داشت؛ نامه ای که حسین به فرستاده اش مسلم بن عقیل نوشته
عباس بن علی علیه السلام در وفاداری همتا نداشت. دیشب که دشمن برایش امان نامه فرستاده بود، در پاسخ گفته بود؛ نفرین بر امان نامه